مسافرت به سبک مرد نخستین ایران
تاریخ انتشار: ۵ مهر ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۴۸۷۲۸۶۲
برخی هموطنهاى ما خیال مىکنند هدف از سفر به یک مملکت توسعه یافته فقط خرید کردن است و حیف از عمری که این طور تلف شود. درحالیکه ما با پروفسور حسابی از تهران به سمت مثلاً رشت که مىخواستیم برویم ۱۵ روز در راه بودیم!
به گزارش خبرنگار اجتماع یخبرگزاری تسنیم، پروفسور محمود حسابی که در پایه گذاری بسیاری خدمات و دانش در ایران نقش بیانگذار را داشته است از جمله پایهگذاری علوم نوین و تأسیس دارالمعلمین و دانشسرای عالی، دانشکدههای فنی و علوم دانشگاه تهران، نگارش دهها کتاب، راهاندازی و پایهگذاری فیزیک و مهندسی نوین و .
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
همچنین یکی از نکات پندآموز زندگی این دانشمند ایرانی؛ نوع سفر کردنهای او است که در مطلب پیش رو؛ ایرج حسابی - فرزند پروفسور حسابی به گوشههای از سبک سفر رفتن این فیزیکدان، سناتور و وزیر آموزش و پرورش کابینه محمد مصدق میپردازد.
ایرج حسابی: شخصى به آقاى پروفسور مىگفت من در عرض سه ساعت از تهران به چالوس رفتم. آقاى دکترحسابی مىگفت مگر مسابقه کورس و رالى است؟!
ما از تهران به سمت مثلاً رشت که مىخواستیم برویم 15 روز در راه بودیم! آقاى دکتر از محلىها خانه کرایه مىکردند و به ما مىگفتند شما با بچههایشان دوست شوید که اینها دوستهاى آینده تان شوند، من با مردهاشان دوست مىشوم و واژههاى اصیل و فارسی را جمع مىکنم و مادرتان با زنهاى خانه، دوست شود تا غذاهاى محلى ایرانى را یاد بگیرد و بعد شما با یک روش زندگى بهغیر از روش زندگى خودتان آشنا مىشوید و از غریبگى با مردم ایران در مىآیید.
ایرج حسابی: یک نمونه دیگر که یادم آمد مربوط به کنفرانسی در ژنو است. همان طور که مىدانید آقاى دکتر حسابی 17-18سال نماینده ایران در کنفرانسهاى اتمى بودند ( 12-13سال فضا، 7-8سال لایه ازن) در کشورها و شهرهاى مختلف مثل وین، اتریش، پاریس، لندن، بروکسل، بلژیک و ... البته بیشتر سوئیس و ژنو بود.
بلیط های سفرمان هم بدون هزینه بود. مادر ما چمدانهایمان را مىبست و مىرفتیم فرودگاه؛ و چون مادر ما، آیت الله زاده بود و اهل نجس و پاکى - مىگفتند: که فرنگىها نجس هستند و من با شما نمىآیم! و من و خواهرم وبال گردن آقاى دکتر مىشدیم و به اروپا مىرفتیم و بعد از برگشت مادرمان مىگفت: باید برویم مشهد تا پاک شوید! خلاصه ما سالى 30 دفعه به مشهد مىرفتیم (با خنده)
ایرج حسابی: با آقاى دکتر براى کنفرانسی به ژنو رفته بودیم. ایشان صبح تا ظهر در کنفرانس بودند. جهت نهار براى ما یک موز و کوکا مىخریدند که ما وقتمان در رستوران تلف نشود و بتوانیم جاهاى دیدنى و قشنگ را ببینیم. یک روز موز و کوکا خریده بودیم و کنار ساعت گل ژنو نشسته بودیم ( ساعت گل در ژنو ساعتى ساخته شده از گلهاى طبیعى است که اینجا هم در میدان همت چنین چیزى داشتیم اما متاسفانه ترجیح دادیم پلاستیکى اش کنیم)
... دو خانم ایرانى کمى دورتر از ما نشسته بودند و چون من، خواهرم و آقاى دکتر موهاى طلائى و روشن داشتیم، متوجه نشدند ما هم ایرانى هستیم. یکى از خانمها به دیگرى گفت: «مرده شور ژنو را ببرند اینهمه راه ما خرج کردیم و اینجا آمدیم همین دو تا بوتیک را داشت؟!
رنگ آقاى دکتر پرید. دست در جیبشان کردند و کاغذى را در آوردند که حدود 30 و 40 جا را لیست کرده و نوشته بودند و به ما گفتند که اینها را یادداشت کردهاند که در این 6 یا هفت روزى که در ژنو هستیم، این مکانها را بازدید کنیم و دلم شور مىزند که آیا براى دیدن همه اینها زمان کافى داریم یا ممکن است نتوانیم از همه دیدن کنیم.
حال این در شرایطی است که برخی هموطنهاى ما خیال مىکنند هدف از سفر به یک مملکت توسعه یافته فقط خرید کردن است و حیف از عمری که این طور تلف شود.
انتهای پیام/
R1014143/P1014143/S2,18,19,23,24,25/CT15منبع: تسنیم
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tasnimnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تسنیم» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۴۸۷۲۸۶۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
«قبرستان ممنوعه تهران» کجاست و مدیریت آن با چه کسانی است؟ (+عکس)
«قبرستان ممنوعه تهران» یکی از قبرستانهای قدیمی و ناشناخته شهر تهران است. در این قبرستان افراد نامی و مشهور بسیاری دفن شدهاند. چهرههای علمی، سیاسی و خارجیهایی که در ایران مشغول فعالیت بودند و در دوران سکونتشان در تهران جان خود را از دست دادهاند. به گزارش همشهری آنلاین، قبرستان ممنوعه تهران، که با نام قبرستان دولاب نیز شناخته میشود، یکگورستان قدیمی مربوط به مسیحیان است. در واقع این قبرستان باغی بزرگ در اتوبان شهید محلاتی، بین خیابانهای شهید رضایی و مستفیذ است که در میان اهالی به نام قبرستان «دولاب» شناخته میشود. این گورستان محل دفن مسیحیان کشورهای فرانسه، ایتالیا، روسیه و لهستان است که در سالهای دور در ایران زندگی میکردند و در این کشور نیز از دنیا رفتهاند. تعدادی از این افراد سرباز و بخشی دیگر افراد غیرنظامی بودهاند که در بین آنها اشخاص مشهور نیز دیده میشود. افرادی که در این قبرستان به خاک سپرده شدهاند، ملیتهای مختلفی دارند. ملیت هر فرد با یک پرچم بر روی قبر مشخص شده است. بر روی سنگ قبرها نیز علائمی چون صلیب یا تصویری از یک بانوی غمگین دیده میشود. افرادی که در این قبرستان آرمیدهاند، سربازان گمنام روسیه و لهستانیهایی هستند که در جنگ جهانی دوم در راه برگشت به وطن جانشان را از دست دادهاند. تعدادی از قبرها نیز مربوط به کنتهای فرانسوی، شاهزادههای گرجی و پزشکان دربار قاجار و پهلوی است. افراد مشهوری مانند «اوانس اوگانیانس» اولین کارگردان سینمای ایران و موسس اولین مدرسه بازیگری در ایران، «شاهین سرکیسیان» موسس تئاتر مدرن در ایران، «کنت دو مونت فرت» اولین رئیس پلیس ایران، «ولادیسلاو هورودکی» معمار اهل لهستان، «ولادیمیر گاردایستکی» معمار ایستگاه راهآهن تهران، «آلفرد ژان بانیست لومر» موسیقیدان نظامی فرانسوی مربوط به دوران ناصرالدینشاه قاجار که نخستین سرود ملی ایران را ساخت، «دکتر کلوکه» پزشک فرانسوی محمدشاه قاجار و «دکتر تولوزان» پزشک مخصوص ناصرالدین شاه که از جمله اقدامات او در ایران میتوان به بهداشت عمومی و تشکیل مجلس حفظالصحه اشاره کرد. اولین قبر متعلق به پزشک مخصوص دربار این محدوده در گذشتههای دور زمین کشاورزی بود که بعدها تبدیل به قبرستان شد. اولین فردی که در این منطقه به خاک سپرده شد، دکتر «کلوکه» پزشک اختصاصی محمدشاه و ناصرالدینشاه قاجار بود. «کلوکه» در سال۱۸۵۵ در این خاک دفن شد. بعدها دکتر تولوزان، یکی از پزشکان فرانسوی دربار قاجار، زمینهای این منطقه را خرید و آن را به گورستان مسیحیان مقیم تهران تبدیل کرد. بخشهای مختلف این گورستان توسط سفارتهای فرانسه، ایتالیا و لهستان خریداری شد و اکنون آنها این محل را مدیریت میکنند. قبرستان دولاب بیش از ۷۵ هزار مترمربع مساحت دارد و دارای ۵ بخش مختلف است. هرکدام از این بخشها ورودی جداگانهای دارند. در میان قبرستان نیز یک خیابان وجود دارد که این ۵ بخش را به دو قسمت شرقی و غربی تقسیم میکند. سه بخش کاتولیک، ارتدوکس و ارامنه گریگوری در قسمت شرقی و دو بخش ارامنه کاتولیک و آشوریهای کلدانی در قسمت غربی قبرستان دولاب قرار دارد. بزرگترین بخش قبرستان دولاب مربوط به ارامنه است که حدود ۴۴ هزار مترمربع را در برمیگیرد. اغلب افرادی که در این بخش مدفون شدهاند، ارامنه ایرانی هستند که در بین آنها افراد نامی و سرشناسی چون شاهین سرکیسیان، آرام گارونه، اسرائیل ساهاکیان، زورا ساگینیان، مارکار قارابگیان، نیکلای لاوری و نیکوکاران درمانگاه خیریه آودیسیان دیده میشوند. قدیمیترین سنگ قبر این بخش مربوط به سال ۱۳۷۵ است. پس از آن تدفین در این قبرستان از طرف شهرداری تهران ممنوع اعلام شد. ترسناکترین بخش قبرستان مسیحیان ارتدوکس در بخش ارتدوکسهای قبرستان دولاب دفن شدهاند که از مشهورترین آنها میتوان به نیکولای مارکف معمار و آنتوان سوروگین عکاس اشاره کرد. این افراد هر دو روسی بودهاند و اصالت گرجی داشتند. در قسمت ورودی این بخش یک آرامگاه دیده میشود که با معماری گرجی و به شکل کلیسا ساخته شده است. این آرامگاه به مینادورا خوشتاریا، همسر آکاکی خوشتاریا تعلق دارد. آکاکی خوشتاریا تاجر گرجی است که امتیاز استخراج نفت شمال ایران را از دربار قاجار دریافت کرده و در این منطقه مشغول فعالیت بود. همچنین قسمت دیگری از قبرستان دولاب، که با عنوان ترسناکترین بخش شناخته میشود، مربوط به ۲۶ مهندس ایتالیایی است. مهندسین معدنی که در سالهای ۱۹۳۶ تا ۱۹۴۳ در ایران کار میکردند و همینجا جان خود را از دست دادند. قبرهای این افراد در زیرزمین و لای دیوارها قرار دارد و سنگ قبر آنها نیز به صورت ایستاده دوتادور این دیوارهای نصب شده است. در واقع برای ورود به این بخش باید از میان مردگانی ایستاده عبور کنید که کمی ترسناک است. از سوی دیگر حدود ۱۴هزار و ۲۰۰ مترمربع از قبرستان متعلق به کاتولیکهاست. در این بخش قبر افراد مشهوری چون دکتر کلوکه، دکتر جمشید اعلم و ولادیمیر گاردایستکی دیده میشود. اکنون قبرستان ممنوعه توسط سفارتخانههای مربوطه مانند روسیه، لهستان، فرانسه و شورای خلیفهگری ارامنه مدیریت میشود. یک خانواده در این قبرستان زندگی میکنند که نگهبانی از قبرستان را بر عهده دارند کانال عصر ایران در تلگرام